واکنش زیدآبادی به سخنان امام جمعه کرج / اگر برف و باران بارید، مروّج «کشف حجاب» میشوید؟
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۵۸۸۰۱
اگر وی معتقد نیست که خدا رحمتش بر غضبش سبقت دارد؟ خدایی که رحمتش بر غضبش سبقت دارد، چطور «اکثریتِ باحجاب» را به واسطۀ«اقلیت بیحجاب» مجازات میکند و برف و باران را از همگان دریغ میدارد؟
«حالا آمدیم و در باقیماندۀ زمستان، ابرهای بارور آسمان ایران را در نوردیدند و سبب بارش کمسابقهای از برف و باران در سراسر کشور شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
امام جمعۀ کرج کاهش برف و باران را نتیجۀ "وضعیت افتضاح حجاب" دانسته است!
حالا فرض کنیم اصلاً خدا میزان بارش برف و باران را به میزان حجاب بانوان گره زده است! و همینطور فرض کنیم که در جوامعی که بانوان حجاب را رعایت نمیکنند، یا اصلاً برف و باران نمیبارد و همه در خشکسالی و قحطی در حال تسلیم جانِ شیرین خود به جان آفرین هستند و یا اینکه خدا در آن جوامع به دلیل اینکه "کافرند" بین میزان بارش و سطح حجاب پیوندی نزده و در ناز و نعمت رهایشان کرده است تا به فسق و فجور ادامه دهند و مکافات آن را در سرای آخرت تحمل کنند. به عبارت دیگر، فرض میگیریم که خداوند این رابطۀ علّی بین بارش و حجاب را مخصوص کشورهای مسلمان و علیالخصوص برای"ایران اسلامی و شیعه" وضع کرده است.
خب، حالا میتوان از امام جمعۀ کرج پرسید؛ چند درصد زنان ایران به باور او حجابشان "افتضاح" است؟ اگر بگوید اکثریتشان که در آن صورت معنای روشن حرفش این است که اکثریت جامعه به نظام جمهوری اسلامی پشت کردهاند و این نظام فقط متکی به اقلیتی از مردم است. او قطعاً این حرف را نخواهد زد زیرا چنین حرفی به معنای نفی مشروعیت و یا به قول خودشان عدم مقبولیت نظام از سوی مردم است. اما اگر امام جمعۀ کرج آنچه را "حجاب افتضاح" نامیده است به اقلیت یا "اقلیت ناچیزی" از زنان ایران نسبت میدهد و قطع و کاهش نزولات آسمانی را هم به رفتار همین "اقلیت" یا "اقلیت ناچیز" مربوط میداند، در آن صورت؛ مگر وی معتقد نیست که خدا رحمتش بر غضبش سبقت دارد؟ خدایی که رحمتش بر غضبش سبقت دارد، چطور "اکثریتِ باحجاب" را به واسطۀ "اقلیت بیحجاب" مجازات میکند و برف و باران را از همگان دریغ میدارد؟
حالا آمدیم و در باقیماندۀ زمستان، ابرهای بارور آسمان ایران را در نوردیدند و سبب بارش کمسابقهای از برف و باران در سراسر کشور شدند. در آن صورت، آیا امام جمعۀ کرج میپذیرد این بارشها را باید به پای "وضعیت افتضاح حجاب" نوشت؟ اگر بپذیرد که باید مروّج کشف حجاب شود و اگر نپذیرد ادعای خود را در مورد پیوند بارش و حجاب نفی کرده است!
با این حال روشن است که او نه میپذیرد و نه به اشکال ادعای خود اذعان میکند. در صورت افزایش بارش برف و باران در باقیماندۀ سال، او احتمالاً آن را به "تضرع مؤمنین" و توجهات خاص خداوند و اولیائش به "کشور شیعه" مربوط خواهد دانست و کوچکترین اشارهای هم به آنچه امروز گفته است، نخواهد کرد!
منبع: بیتوته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۵۸۸۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش عباس عبدی به سخنان مهدی نصیری: اصلاحطلبی و براندازی دو راهبرد غیر قابل جمع است
به گزارش جماران؛ گفت و گوی عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی با خبرآنلاین در پی می آید:
پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد دلیل آن چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
فکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند. علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
درباره عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای حجاب چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
به عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند. به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است.
ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست. فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز.
در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.